عشق ماماني و بابايي،نازنينعشق ماماني و بابايي،نازنين، تا این لحظه: 12 سال و 8 ماه سن داره

نازنین زهرا عشق ماماني و بابايي

ناگفته هایی از نازنین زهرا

سلام بالاخره بعد از سه ماه تونستم بیام به وبلاگم سری بزنم .بعد از اسباب کشی یک ماه اینترنت نداشتیم بعد هم که وصل شد من نتونستمبیام البته بگم حوصله ام نمیشدیا کار داشتم یا پیش نازنین خواب بودم و از فرصت استفاده میکردم.بگم از نازنین زهرای گلم که ما شا الله بزرگ شده .خیلی شیطون بلا شده.ولی حرف منو گوش میده .وقتی تو اشپزخونه مشغول هستم اونم کنارم پیاز و سیب زمینی برمیداره میذاره داخل قابلمه که غذا درست کنه.از کارتهای بن بن بن که باباش براش خریده یه پانزدهتاییش یادگرفته بابا-ماما تاب- اب- شیر-نان-مو-ساعت-کلاه-جوجه(جیجه)-گاو-اسب(ابس)-سگ-گل-خیار-دست-پا-  وكلمه هاي ديگه اي كه حالا يادم نيست.  جدای این کارتها هر چیزی هم که ب...
18 اسفند 1391

واكسن نازنين زهرا

ر استي اينم يادم رفت بكم كه نازنين پانزدهم نوبت واكسن داشت ولي چون حالش خوب نبود دكتر گفت بهتره كه نزنه خوشبختانه چون واكسنش سنگينه و خيلي درد داره ديگه گذاشتيم براي بعد از عيد كه تا اون موقع خودم هم بهتر شدم ياسمين زهرا هم بزرگتر شده ميشه بذارمش پيش خالش البته اگه شير خشك بخوره.تا بتونم نازنينو بغل كنم و بگردونم ولي بگم بچم خيلي مظلومه و اصلا درد سست نيست خيلي تحمل ميكنه .نازنين زهرا همه زندگي من و باباييش هست.خيلي خيلي دوستش داريم.
18 اسفند 1391

دندون درآوردن نازنين زهرا

راستي بگم كه نازنين يه عالمه عكس داره ولي عكسها هنوز تو دوربين موندن و بابايي وقت نكرده كه انتقالشون بده.يادم رفت بگم نازنين عاشق كارتون بره ناقلاست يه سي دي شو براش گرفتيم از صبح تا شب ميگه ببعي.ميره كنترل هارو مياره ميده بهمون تا براش روشن كنيم.يه يك ماهي هم هست خدارو شكر داره شير ميخوره.راستي بگم كه دوازده تا دندون هم داره البته با چه بدبختي هر سري كه ميخواد يه دندون در بياره تا يكي دو هفته شبها نميخوابه گريه ميكنه از بس كه درد داره بچم بعد كه نگاه ميكنم ميبينم دندونش نيش زده.خدا كنه فعلا نخواد دندون در بياره چون شبي كه من بيمارستانم نازنين بايد پيش خاله جونش باشه خدا كنه كه شب آروم بگيره چون تا حالا از من جدا نبوده. ...
18 اسفند 1391
1